خیره آن دیده که آبش نبرد گریه عشق
تیره آن دل که درو شمع محبت نبود
بشوی اوراق اگر همدرس مایی
ره درس عشق در دفتر نباشد
ناموس عشق و رونق عشاق می برند
عیب جوان و سرزنش پیر میکنند
گویند رمز عشق مگویید و مشنوید
مشگل حکایتی است که تقریر می کنند
جلوه ای کرد رخت دید ملک عشق نداشت
عین آتش شد ازین غیرت و بر آدم زد
حافظ آنروز که طربنامه عشق تو نوشت
که قلم بر سر اسباب دل خرم بود
لاف عشق و گله از یار زهی لاف دروغ
عشقبازانی چنین مستحق هجرانند
مشکل عشق نه در حوصله دانش ماست
حل این نکته بدین فکر خطا نتوان کرد
طبیب عشق مسیحا دم است و مشفق لیک
چو درد در تو نه بیند کرا دوا بکند
سر درس عشق دارد دل دردمند حافظ
که نه خاطر تماشا نه هوای باغ دارد
مژدگانی بده ای دل که دگر مطرب عشق
راه مستانه زد و چاره مخموری کرد
عالم از شور و شر عشق خبر هیچ نداشت
فتنه انگیز جهان غمزه جاد وی تو بود
دیدی ای د ل که غم عشق دگر بار چه کرد
چون بشد عاشق وبایار وفادار چه کرد
فکر عشق آتش غم در دل حافظ زد وسوخت
ار دیرینه به بینید که با یار چه کرد
عشق و شباب ورندی مجموعه مراد است
چون جمع شد معانی گوی بیان توان زد
حافظ اگر سجده تو کرد مکن عیب
کافر عشق ای صنم گناه ندارد
سحر بلبل حکایت با صبا کرد
که عشق روی گل باما چه ها کرد
در ره عشق نشد کس به یقین محرم راز
هر کسی بر حسب فکر گمانی دارد
اهمیت نقش والدین در آموزش و تربیت فرزندان در محیط خانواده، موضوعی است که کارشناسان هنگام ابراز نظر درباره مسائل و مشکلات اجتماعی، همواره بر آن تاکید می کنند. در این میان اهمیت نقش پدر همواره بیشتر مورد بحث بوده، شاید به این دلیل که نقش مادر به طور طبیعی اصلی و محوری در نظر گرفته شده است. شما اهمیت نقش پدر را در زندگی شخصی خود چگونه تجربه کرده اید؟
در بسیاری از کشورهای دنیا که پدران تنها نان آوران خانواده و بر اساس فرهنگ و عرف جامعه مسئول خانواده هستند، یک کودک بی پدر، از امتیازات و حمایت های بسیاری محروم می شود.
بعضی از کارشناسان می گویند که در جامعه بی توجهی به نقش پدر سبب گرایش نوجوانان به بزهکاری از جمله مصرف مواد مخدر می شود. برخی معقتدند که باید به حضور مقتدرانه پدر در خانواده اهمیت بیشتری داد، به ویژه با توجه به این موضوع که الگوی نوجوان در بسیار از زمینه ها پدر خانواده عنوان می شود. آیا شما هم با این گفته موافقید، یا فکر می کنید حضور مادر به تنهایی هم می تواند برای تربیت فرزندان کافی باشد؟
به نظر شما نقش پدر چقدر در تربیت فرزندان و ایجاد شخصیتی مستقل در آنان تعیین کننده است؟ اگر خودتان پدرهستید، فکر می کنید نقشی که شما هم اکنون در خانواده تان ایفا می کنید کافی است؟ اگر مادر هستید درباره نقش پدر فرزندانتان در تربیت آنان، چه فکر می کنید؟ فکر می کنید نقش پدر در جامعه بتدریج کمرنگتر می شود؟
در زندگی پیچیدۀ امروزی همیشه این موضوع مطرح بوده است که مدیر مؤفق چه کسی بوده میتواند؟آیا درایت و اندیشه وی عامل موفقیت اومیگردد؟ آیا در موفقیتش عواملی همچون امکانات کاری،تخصص، ثروت ، جایگاه وظیفوی مؤثر است،یاخیر؟ در این مقاله سعی می گردد آن دسته عواملی که نقش تعین کننده و ارزش آفرین در موفقیت مدیریت دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی دارند مورد بررسی قرارگیرند.
اعتماد به نفس :اعتماد به نفس یکی ازعوامل موفقیت یک مدیردردانشگاه ها ومؤسسات تحصیلی بشما رمی آید مدیریتی که برقدرت ایمانی،لیاقت وکفایت خود اتکاداشته باشد ؛ در کارش بدون اضطراب وتزلزل موفق بوده میتواند. اینگونه مدیریت بار مشکلات حوزه کاری خویش را به راحتی تحمل میکند وآنرااز پیچ وخم مشکلات عبورمی دهد ودرنتیجه به شکل شایسته کار هارا بامؤفقیت به سرمنزل مقصود می رساند .
تقسیم کار : تقسیم کار بین منسوبین وکارمندان یکی از موفقیت های مدیر به شمار می آید.این کار موجب کاهش تراکم کارهای مدیر میگردد. در این نوع مدیریت هرکس درمحدودۀ معینی کارخویش را به وجه احسن انجام میدهد.این امرباعث افزایش مهارتها وعملکرد مدیریت می گردد.
مدیریتی که کارهارا تقسیم نماید. ازضوابط کاری کارمندان خویش آگاه باشد؛از تداخل کارها وو ظایف جلوگیری به عمل می آورد. مدیر باید یرای همیشه پلان وبرنامه کاری داشته باشد وکارهارا میان افرادش تقسیم نماید؛ تاازنظر وقت وزمان در رسیدگی به کارها دچار مشکلات نشود وازاین طریق مهارت وعملکرد خویش را بهبود بخشد.
روابط دوستانه :مدیر باید تلاش نماید تابا حسن سلوک باکارکنان و محیط کارش روابط متقابل دوستانه برقرارنماید. وراه های برانگیختن افراد را به همکاری جستجو کند. روابط انسانی خویش را با سایر افراد موردتوجه قراردهد. این عملکرد مانع خود سریها؛ خود کامگی ها؛درهم اندازی ها؛ایجاد نابسامانی ها میشود وباعث حل مشکلات ومعضلات می گردد .
مدیر باطرز برخوردش؛چگونه گی فکرکردن و صدا نمودنش؛ دست دادن وپیام تلفو نیش، تصمیم گیریش درمورد تفویض صلاحیت به مادونش باید نسبت به سایر کارکنان وزیردستانش الگو ونمونه مثال باشد.
تلاش برای بهبود کار:مدیر همیشه باید در جهت بهبود وضعیت کاری خویش به شکل دوامدار تلاش ورزد و به دقت به رفتار کارمندانش نگاه کند و ببیند که هرکس در موفقیت کاری اش چه کارمی کند؟ آیا کارهای ارزنده ای را انجام می دهد یا خیر؟
در صورت عدم کارایی افراد کوشش نماید به این وضعیت پایان دهد وخلاقیت خویش را بکار اندازد وبه پاسخ هایی که دریافت می کند گوش فرا دهد وآن را تجزیه وتحلیل نماید.
پافشاری و پابندی به اصول: پافشاری در کار از مهمترین موفقیت یک مدیر است. هدف از پافشاری در کارها انجام دادن کار وادامه دادن راهی است که مدیر در پیش گرفته است وبااراده و عزم قاطع آنرا می پیماید. مفهوم پافشاری لجاجت نیست که تا سطح حماقت بالا رود، بلکه تعهد به انجام آن است. اما مدیر باید بفهمد که چه موقع پافشاری کند وچه وقت دست از پافشاری بردارد. گاهی مدیر اشتباه می کنداماغرورش اجازه نمی دهدآن را بپذیرد. در این حالت پافشاری مفهومی ندارد .
مدیر باید بکوشد تا صداقت، امانت داری ،عدالت درست وپابندی به اصول اخلاقی را در کارهایش مراعات کند. اگر اشتباهی در کارش پیش می آید، آن را بپذیرد. کار را متوقف و اشتباه رااصلاح نماید وآن را دوباره تکرار نکند پذیریش اشتباه آموزش وگامی بسوی وضع بهتراست.
گذشته وآینده نگری:مدیر بایدگذشته های دور را مورد مطالعه قرار دهد وازتاریخ گذشته گان که منبع ارزشمند تجربه هاست، درس بیاموزد وتجربه اندوزد. یاد کرد تاریخ پیشینیان موجب آگاهی ومعرفت مدیر میگردد. با این کار وی حقایق زندگی را درآیینه تاریخ می بیند وحادثه را در ابعاد گوناگونش مورد توجه قرارمی دهد واز آن بهره می گیرد.
مدیرانی که در کارهای خود تجربه های گذشتگان را آیینه عبرت قرارمی دهند و از تاریخ گذشتگان اطلاع حاصل مینمایند، در مدیریت خویش موفق اند.
مدیران آینده نگر ،همیشه به بررسی نیاز هاومشکلات می پردازند وامکانات لازم را تدارک و کارهارابدرستی رهبری می کنند. آنهااحتمال بروز مشکلات را در روزهای فردا وفرداهای بعدی وراه های بیرون رفت ازان وپیشرفت کارهارا در آیند ه پیشبینی می نمایند.
دوکتور شاولی( ادیب) استاد پوهنتون کابل